*سیلاک *

  • ۰
  • ۰

زنی است 

تنها

که آنقدر از عشق گریخته ست

به پستوی انزوا

مبادا خیالش در خواب هیچ مردی

خودنمایی کند.

 

زنی که

تلخیِ تنهایی را به جان می‌خرد

 اما

بد عادت به چای قندپهلوی عشقی نمی‌شود

 که

طعم دوست داشتنش

زود از دهان می‌افتد.

حمیدرضا  هندی

++ امروز هم می خواستم بگویم  "دوستت دارم" درست مثل دیروز، یا حتّی قبل تر! امّا نمی دانم چرا یک روز می شود "سلام"، یک روز می شود "مراقب خودت باش"، یک روز می شود ..هیچ، بگذریم!

  • علی دهقانی
  • ۰
  • ۰

حرف های کوچکی در زندگی هست 

که حسرت های بزرگی بر دلت می گذارند،

جملات ساده ای در زندگی هست، 

که آرزوی دوباره شنیدنشان،

که حسرتِ یک بار دیگر تکرار شدنشان ..

اشکت را در می آورد

دلت می خواهد بشنوی شان،

 از زبانِ همان کس که میخواهی، بشنوی شان...

اما آن کس نیست که دوباره برایت بگوید:

"صبح بخیر عزیزم"

بگوید : "کجایی؟ 

چرا دیر کردی؟"

بگوید : "بخور، غذایت سرد شد! 

"یا اینکه بگوید : "این رنگی بهم می آید؟!"

حرف های ساده ای هست که آرزوهای بزرگت میشوند

.دوس داری یک بارِ دیگر، 

فقط یک بارِ دیگر بگوید:"تابستان برویم سفر؟""

صدای تلویزیون را کم کن"

بگوید: "با خودت سبزی بیاور"

بگوید: "نان هم فراموش نکنی""

گلدان ها را آب بده"

بگوید: "راستی امروز کمی دیرتر برمیگردم، گفتم نگران نشوی"

خیلی حرف های ساده را دیگر نمی شنوی،

و حسرت دوباره شنیدن شان، جانت را می گیرد..

دلت می خواهددر عمق خواب باشی،

نصفه شب با آرنج به پهلویت بزندو با صدای گرفته بگوید:

"یک لیوان آب برایم میاوری؟"

 

بابک زمانی

++ عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو تو یه کافه شلوغ می مونه! اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی، باید چشمهات را ببندی و از همه صداها بگذری و نشنویشون، بقیه صداها واست آزار دهنده میشه، صدا پچ پچ مردم، صدا خنده ها، گریه ها، صدا به هم خوردن فنجان ها، حتی صدای باد...تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم... ( روزبه معین )
 

  • علی دهقانی
  • ۰
  • ۰

همه‌ی این هزار حرفِ نگفته 

این هزار شعرِ نسروده

همه‌ی این هزار قاصدکِ سپید

قاصدان هزار " دوستت دارم" نهفته  که با تفرق ابدی

تنها یک فوت فاصله دارند،

نثار تویی که به فروتنی "نیستی"

و در تک تکِ سلول های روح من لانه کرده ای...

 

مصطفی مستور

 

++ از پروردگار مهربان میخواهیم امسالتان به قلم تدبیر آن نقاش بى همتا ...چنان زیبا نقش بندد که طبیعت به تماشای شکوهش بایستد ...." نـوبهارتان خجستـه باد " 

 

++ یک جایی در زندگی آدم باید راهنما بزند، آرام آرام بیاید کنار جاده بایستد. بعد که ایستاد از ماشین پیاده شود برود در عقب را باز کند رو کند به خودِ کهنه اش و بگوید بفرمایید پایین. باید رو کند  به خود منفی بافش، به خود اهل شکایتش، به خود بی جنبه اش، به خود قدرنشناسش و بگوید که پیاده شو. باید خیلی بی تعارف زل بزند به چشم خود قدیمی اش و  توضیح بدهد که دیگر ادامه این وضع ممکن نیست و زمان خداحافظی رسیده. آنوقت خود کهنه  اگر پیاده نشد باید دستش را دراز کند و یقه خود کهنه را بگیرد و  بیاندازدش بیرون. لازم شد وسایلش را هم از صندوق بردارد پرت کند جلویش. بعد هم خود کهنه را رها کند کنار همان جاده برود دوباره بنشیند پشت فرمان. راه بیافتد در جاده. در آیینه به پشت سر هم نگاه نکند. راه بیافتد به جستجوی خودی نو. بگردد دنبال خود نویی که قدرشناس و سپاسگزار باشد. خود نویی که قدر لحظه لحظه زندگی را بداند. خودی که آرامش بیاورد. خودی که لبخند بیاورد. خودی که اهل مهربانی باشد. خودی که جایی کنار جاده ایستاده است به انتظار. خودی که تا خود کهنه هست سوار نخواهد شد... 
 

  • علی دهقانی
  • ۰
  • ۰

روزهای پایانی پاییز است و دلم برای عصرهای رنگی اش تنگ خواهد شد، چند روز مانده تا چشمهای پاییز بسته شود!!

اصلا پاییز از کجا خواهد فهمید که موقع رفتنش است و یا زمستان از کجا میداند قرار است دنیا را در آغوش بگیرد

زمستان رفتن را توی گوش پاییز زمزمه خواهد کرد؟

یا پاییز، خودش میدان را خالی میکند

وقتی هیچوقت فصل آمدنت نیست چه فرقی دارد تقصیر پاییز است یا زمستان؟

چه فرقی دارد وقتی تو نمیدانی بهار که میشود تنهایی ام هزار بار جوانه میزند،

تابستان که از راه میرسد دلتنگت هستم

و پاییز که میشود دوست داشتنم از چشمهایم دانه دانه میریزد

اما زمستان که بیاید همه چیز فرق میکند

باید بدانی جایت خالیست

باید بدانی که باید باشی

کنار موسیقی برفهای عاشق،

کنار آدم برفی های دلتنگ،

کنار کافه های دو نفره،

باید بدانی که جایت همیشه خالیست

اصلا زمستان بهانه است، باید باشی

جـای فصلـی به نام آمـدنـت میـان

پاییز و زمستان خالیست ...

 

صفا سلدوزی

 
++ آدم باید یک نفر را داشته باشد که تمامِ ناگفته های دلش را برایش بگوید باید یک نفر را داشته باشد تا تمامِ حرف هایش را از عمقِ چشمانش بخواند باید یک نفر باشد که دلـت از تنهایی نترسد خلاصه بگویم، باید یک نفر باشد که امیدِ تمامِ نا امیدی هایِ زندگیت باشد...(مائده زمان )

 

++ " یلدا " همان معشوقه یِ از خود گذشته و خیانت دیده ی پاییز است که خودش را عقب میکشد تا دستان پاییز و زمستان به هم برسد.(ستایش قاسمی )

 

++ شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد (سعدی )

 

++ فرض بر این که میان من و تو هیچ نبود تو نباید شب  یلدا  به  دلم  سر بزنی؟!(امید احسان زاده)

 

++ در ایران باستان فردای شب یلدا روز برابری انسانها بود وهمه ازجمله پادشاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند وکسی حق دستور دادن به دیگری نداشت وکارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر! ( چی بودیم چی شدیم ؟؟!!!!)

 

++ یلداتون مبارک :))))))))))))) 

 

  • علی دهقانی
  • ۰
  • ۰

شب اما برای من است،

وقتی فکر می‌کنم این وقتِ شب

مگر چند نفر بیدارند؟

و از میان آنانکه بیدارند،

مگر چند نفر به تو فکر می‌کنند؟

و از میان آنانکه که بیدارند و به تو فکر می‌کنند،

مگر چند نفر می‌توانند،

صبح فردا شماره‌ات را بگیرند،

و این شعر را برایت بخوانند؟

لیلا کردبچه

پ ن : حیف که نمیشه فردا صبح بهت زنگ زد  :(
 

  • علی دهقانی
  • ۰
  • ۰

چقدر خوب است...

کسی بی دلیل تو را دوست داشته باشد

و هنگامی که از او می پرسی...

چرا من را دوست داری ؟!

در جواب بگوید

به خدا نمی دانم چرا اما

این را میدانم که وقتی نباشی

اصلا خوب نیستم!!

چقدر خوب است

آدم یکی را داشته باشد

هر وقت به او فکر می کند

تمام درد هایش را فراموش کند!

و چقدر خوب است...

این دوست داشتن های بی دلیل

آدم را آرام و سبک میکند!

محسن دعاوی

++ دلتنگی من تمام نمی‌ شود !همین که فکر کنم من و تو دو نفریم دلتنگ‌ تر می‌شوم برای تو ... (عباس معروفی)

++ نمی دانم چه شد سر از دلت در آوردم خواب بود یا رویا... فروردین بود یا اردیبهشت یا اینکه خرداد.. نمی دانم کدام " ماه " بود که مرا به فصل آغوش تو رساند..(حمیدرضا عبداللهی)

++ امروزآخرین روزی ست که دوستت دارم مثل دیروز پریروز....و تمام روزهایی که... برای آخرین بار دوستت داشتم ... (رضا محمد زاده)

  • علی دهقانی